باز اکنون > اختلالات > همه چیز درباره اختلال شخصیت پارانوئید | درمان،نشانه ها و..

برای دریافت مشاوره بر روی دکمه زیر کلیک کنید

اختلال شخصیت پارانوئید (ppd) چیست؟

اختلال شخصیت پارانوئید و اختلال رایج است مردم را به خود مبتلا می کند افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید همیشه درباره دیگران شکاک هستند آنها اعتماد ندارند آنها حرف‌هایی بدون منظور دیگر ترسناک است را باور می آورد نیت شان را بدخواهانه تلقی می‌کنند مبتلایان به اختلال شخصیت کارایی در هر رویدادی به جستجوی یک تهدید پنهان کنند و عدم اعتمادشان به دیگران فراگیر و غیر قابل تغییر است اگر کسی بگوید که تفسیر پارانوئیدی آنها از روی داد ممکن است اشتباه باشد به خود گوینده نیز شک می‌کنند و اعتمادشان را از دست میدهند.افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید پیشنهاد کار بده اینطور تصور می‌کنند که پیشنهاد کننده به طور غیرمستقیم می‌خواهد نشان دهد که اینها بیکار هستند به محض اینکه فکر می‌کند کسی از آنها ایراد گرفتند و حمله می‌کنند مردم را حذف می دارند برای اثبات حرف خود دلایل سردی و بی منطقی ارائه می دهند آنها فکر می‌کنند که در مقابل افراد بدخواه باید از خود دفاع کنند آنها معمولا از افراد به دادگاه ها شکایت های حقوقی می کنند دیگران را مسول همه مشکلات زندگی خود می دانند

شیوع اختلال شخصیت پارانوئید paranoid Personality Disorder

به گزارش DSM-۵بعضی منابع نرخ شیوع اختلال شخصیت با رانوئید را %۲.۳ و بعضی دیگر %۴.۴ تخمین زده اند.

معیارهای DSM-۵در اختلال شخصیت پارانوئید

بدبینی و عدم اعتماد فراگیر به دیگران طوری که فرد انگیزه‌ها و نیات دیگران را بدخواهان تلقی می‌کند این ترافیک در اواخر نوجوانی و قبل از اوایل بزرگسالی شروع شده است و در شرایط مختلف حضور دارد و چهار مورد یا بیشتر از موارد زیر آن را نشان می‌دهند:

۱. فکر می‌کند که دیگران از آنها سوء استفاده می کنند , آسیب می رسانند یا فریب می دهند بدون آنکه دلیل کافی برای این ادعا داشته باشند.
۲. فکر و ذهنش دائم مشغول شک و تردیدهای ناموجه درباره وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و همکاران است.
۳. به درد دل کردن با دیگران تمایل ندارد زیرا میترسد اطلاعاتی که در میان می‌گذارد با بدجنسی علیه او به کار بروند.
۴. حرفهای بی منظور و مهربانانه دیگران و رویدادهای کاملاً ساده را , حرف ها و یا رویدادهای تحقیرآمیز یا تهدید آمیز تلقی می کند
۵. به طور دائم کینه نگه می دارد.
۶. حملاتی را علیه شخصیت و آبروی خود کشف می کند که برای دیگران مشخص و آشکار نیست و به سرعت با عصبانیت یا با حمله متقابل به آنها واکنش نشان می دهند.
۷. به طور مکرر بدون توجیه منطقی درباره وفاداری همسر یا نامزد خود شک میکند.

علل ایجاد اختلال شخصیت پارانوئید paranoid Personality Disorder

علل اختلال شخصیت پارانوئید در مورد مبانی بیولوژیک اختلال شخصیت پارانوئید شواهد چندانی ندارد یعنی مطالعه نشان داده که این اختلال مبتلا می‌شوند آن افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اندکی بیشتر شیر داشته باشد به عبارت دیگر خویشاوند آن افراد اسکیزوفرنی در مقایسه با کسانی که در فامیل خود فرد مبتلا به اسکیزوفرنی ندارند احتمال بیشتری دارد که اختلال شخصیت پارانوئید داشته باشد به نظر میرسه که به این اختلال شخصیت پارانوئید و اسکیزوفرن رابطه وجود داشته باشد اما ماهیت آنها در قرآن مشخص نیست به طور کلی به نظر می رسد در اختلال شخصیت پارانویا ژنتیک نقش مهمی دارد در مورد مبانی سایکولوژی که این اختلال باید بگویم شواهد آن کمتر از شواهد زولوژی که چند نظریه های جالبی ارائه شده بدرفتاری یا تجربه های تروماتیک دوران کودکی ممکنه در ایجاد اختلال شخصیت پارانوئید نقش داشته باشد این افراد دنیا و اطراف خود شما دیگران را تهدیدی برای خودشان می دانند و ممکنه که خاطرات کودکی خودشونو بر اساس این طرز چک بیان را بازسازی می‌کند برای توضیح رفتار افراد پارانوئید بعضی روانشناسی و مستقیما به افکار آنها اشاره می کند که نظریه این است که افراد پارانوئید درباره دیگران پردازی اساسی اشتباه دارند مردم بدخواه و فریبکار هستند اگر فرصت به دست بیاورند به آدم حمله می کند اگر به میخوای در امان باشی حواست همیشه باید چشم جمع باشد این نگرش به دنیا و اطرافیان نگرش ناسازگارانه اما به نظر می‌رسد در همه جنبه های زندگی افراد می گذارد علت تشکیل این افکار مشخص نیست اما روانشناسان معتقدند که همیشه در کوچک کودکی دارند ممکن است والدین به آنها گفته باشند حواسشان را جمع کنند تا اشتباه نکند و ممکن است با آنها طراحی کرده باشند که با دیگران فرق دارند این گوش به زنگی و حواسش جمع ممکن است باعث شده باشد آنها الاعمی فریبکاری و بعدها بودن دیگران باشد جای تردید نیست که مردم گاهی خیلی ها و صادق نیستند و گاهی برخوردهای ما دیگران آبادی و مبهم است باعث می‌شود نیاز مردان سر در نیاوردیم بعضی وقتا اگر از نزدیک و با دقت و حرف و کارهای من توجه کنید ممکن است آنها را تبدیل کنیم - عوامل فرهنگی نیز ممکن است اختلالات شخصیت پارانوئید نقش داشته باشد به نظر می رسد بعضی گروه‌های مردم مثل زندانیان پناهندگان افراد مبتلا به نقص شنوایی و سالمندان به علت تجربه منحصر به فردی که دارند در مقابل این اختلال آسیب پذیری خاصی دارد فرض کنید که کشور خارج مهاجرت کرده و با زبان آداب و رسوم جامعه جدید مشکل دارد در جنوب برزیل در مقابل رفتارهای سایر مردم چه واکنشی نخواهد داشت موضوعات کوچک خان قاجار که برای تولید بهتر آن شده است ممکن است و ناموس به نظرتان برسد و وقتی چند نفر با هم حرف می زنند و می خندند ممکن است به شما می خندد به این ترتیب از عوامل شناختی و فرهنگی ممکن است با هم تعامل تعامل کند و هیچ شکایتی را در بعضی افراد کارایی به وجود آورد.

ساختار مغز

ژنتیک

بیولوژیک

رویدادهای تروماتیک

  • ابزارهای سنجشی جدید مثل fmri و pet اسکن روانشناسان را قادر ساختته اند نوروبیولوژی بعضی اختلال شخصیت را مورد بررسی قرار دهند برای مثال افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال از لحاظ رفتاری همان نشانه های شناختی و ادراکی شبه –سایکوتیک و بی نظمی شناختی را نشان می دهد که در افراد اسکیزو فرن هم وجود دارد از لحاظ بیولوژیک این دو گروه شباهت ها و تفاوت هایی دارند اما از لحاظ ساختاری کاهش حجم مغز در لب پیشانی افراد اسکیزوفرنیک در افراد اسکیزو تایپال مشاهده نمیشود.
  • هم اختلالات شخصیت و هم صفات شخصیتی در خانواده ها جریان دارند و تحت تاثیر ژنتیک هستند. لازم به ذکر است که یک ژن به تنهایی مسئول ایجاد یک اختلال نیست صفات مورد نظر مربوط به یک اختلال در نتیجه عملکرد تعداد مختلفی ژن به همراه عوامل تاثیر گذار محیطی به وجود می آید اختلالات شخصیت پارانوئید - اسکیزوئید - و اسکیزوتایپال تا اندازه ای ارثی هستند..وراثت پذیری در اسکیزوتایپال %۲۰.۵ - مرزی%۳۷.۱ - اجتنابگر %۳۷.۳ و آنتی سوشال %۴۰.۹ است.
  • رویدادهای تروماتیک در بعضی مراحل خاص و حساس دوران رشد میتوانند بر بیولوژی مغز آثار عمیق و به جا بزارند. بعضی افراد مبتلا به اختلال شخصیت میگویند که در کودکی مورد بد رفتاری عاطفی بدرفتاری فیزیکی سو استفاده جنسی قرار گرفته اند. بعد از رویداد های تروماتیک در دوران کودکی در رشد مغز تاثیری دائمی داشته باشند و این موضوع میتواند بستر لازم برای بروز صفات شخصیتی ناسازگارانه را نشان می دهند.

درمان اختلال شخصیت پارانوئید paranoid Personality Disorder

چند عامل باعث می شود که درمان اختلالات شخصیت با مشکل رو به رو شود و در نتیجه به بعضی روش های درمانی متفاوت از سایر روش های درمانی برای سایر اختلالات روانی نیاز باشد .
اولا اختلالات شخصیت عبارتند از مجموعه رفتارهای مشکل زا ولی پایدار که در کودکی ایجاد شده اند و در اکثر مواقع تا آخر عمر ادامه می یابند در نتیجه افراد معمولا متوجه نمی شوند که رفتارشان مشکل زاست و باور ندارند که باید آن ها را عوض کنند چه رسد به این که درمان شوند . ثانیا افراد مبتلا به اختلالات شخصیت مجموعه رفتارهایی دارند که ممکن است باعث شوند آن ها نسبت به سایر اختلالات روانی (مثل اختلال اضطرابی یا افسردگی) آسیب پذیر شوند . افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولا به علت کاموربیدیتی آن ها با سایر اختلالات روانی به روانشناسان بالینی ارجاع داده می شوند و درمان اختلالات روانی وقتی با یک اختلال شخصیت دیگر کاموربیدیتی دارند بسیار دشوار است و این دشواری ممکن است علت های زیادی داشته باشد :
۱) این افراد در مقایسه با کسانی که فقط یکی از سایر اختلالات روانی را دارند ناراحت تر هستند و به درمان فشرده تری نیاز دارند .
۲) در بسیاری از اختلالات شخصیت سبک های رفتاری ثابتی وجود دارند که همیشه می توانند برای فرد مشکلاتی ایجاد کنند مشکلاتی که به نوبه ی خود آغاز سایر اختلالات روانی را باعث می شوند .
۳) بسیاری از اختلالات شخصیت ویژگی هایی دارند که موجب سوء استفاده می شوند و اجازه نمی دهند که روابط بر اساس اعتماد متقابل به وجود آید . این حالت باعث می شود که ایجاد یک رابطه ی کارآمد و صمیمی بین درمانگر و درمانجو به مشکل بربخورد حتی زمانی که فقط اختلال روانی (نه اختلال شخصیت) تحت روان درمانی قرار گرفته باشد .
ثانیا باید پرسید که در اختلالات شخصیت چه چیزی اختلال است و نیاز به درمان دارد زیرا افراد مبتلا به اختلالات شخصیت رفتارهای افراطی جنبه های عادی شخصیت را نشان می دهند (مثل برون گرایی / درون گرایی و یا وظیفه شناسی) بنابراین واقع گرایانه خواهد بود که تعدیل این رفتار ها مد نظر قرار گیرد نه تغییر کامل آن ها .
به علت تنوع زیاد اختلالات شخصیت امکان ندارد که برای همه ی آن ها درمان واحدی وجود داشته باشد درمان های مختلف روی انواع مختلف اختلالات متمرکز شده اند که درجه ی موفقیت آن ها نیز بسیار متفاوت است . به طور کلی افراد مبتلا به اختلالات شخصیت باید :
۱) انوع مهارت های زندگی را به دست آورند
۲) استراتژی های مختلف برای کنترل هیجان ها را یاد بگیرند
۳) مهارت ذهن خوانی را به دست آورند
ذهن خوانی یعنی توانایی شناسایی حالت ذهنی خود و دیگران و جدا در نظر گرفتن افکار از رفتار . همه ی این ها اهداف روان درمانی برای افراد مبتلا به اختلالات شخصیت هستند .

روان درمانی شناختی رفتاری

رفتار درمانی دیالکتیک

دارو درمانی

رویکرد های سایکودینامیک و بینشی

بسیاری از اختلالات شخصیت درمقابل روان درمانی های مبتنی بر اینسایت مقاوم هستند . به همین علت ابتدا تصور می شد که به کار بردن CBT برای این نوع اختلالات بی فایده است . بدون شک اولین کسی که در به کار بردن CBT در درمان افراد مبتلا به اختلالات شخصیت پیشتاز شد آرون بک بود که سعی کرد روش های CBT را که اصولا برای درمان افسردگی طراحی شده بودند در درمان اختلالات شخصیت به کار ببرد .
برای این کار ابتدا باید انواع اشتباهات منطقی و باورهای غلط را که می توانند علت مشکلات رفتاری فرد در اختلالات شخصیت باشند مورد کند و کاو قرار دهد . برای به چالش کشیدن باور های ذهنی غلط و تلاش برای جایگزین کردن آن ها با باورهای بهتر می توان از CBT استفاده کرد . اما در مورد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی درمانگر باید از چالش مستقیم باورها اجتناب کند زیرا این افراد شدیدا به انتقاد حساسیت دارند . بنابراین درمانگر باید همدلی و کسب اعتماد درمانجو این مرحله را انجام دهد . یعنی روانشناسان بالینی از روش ری – پرنتیگ استفاده کنند و به درمانجویان اجازه دهند که نسبت به آن ها دلبستگی عاطفی و هیجانی به وجود آورند تا بتوانند باورهای غلط خود را تغییر دهند یعنی فرآیند رسیدگی به نیازهای مادی و عاطفی فرزندان یعنی انجام دادن مجدد این فرآیند به منظور جبران کمی ها و کاستی ها .
یک پیشرفت جدید CBT برای درمان اختلالات شخصیت اسکیما تراپی (طرحواره درمانی – تغییر دادن جهان بینی) است . رکن اصلی این رویکرد تغییر دادن اسکیماهای ناسازگارانه ی کودکی است . اسکیماها یا باورهایی که در کودکی به وجود می آیند و به باورها و رفتارهای غلط دوران بزرگسالی ختم می شوند . برای مثال عیب جویی دائمی والدین از کودک و ایجاد این باور در او که من بی عرضه هستم اسکیما – تراپی سه مرحله دارد : در مرحله ی اول باید درمانجویان را متقاعد کرد که مشکلات و سمپتوم های آن ها مدرک یا شاهدی برای باورهای غلط نیستند بلکه باورهای غلط علت سمپتوم های آن ها هستند . خودشناسی به فرد کمک می کند تا بفهمد که باورهای غلط به شرایط ناگوار زندگی در دوران کودکی ربط داده می شود و نشان دهنده ی حقایق درباره ی شخصیت فرد نیستند .
مرحله ی دوم عبارت است از تلاش برای شناسایی و پیشگیری از واکنش هایی که ممکن است افراد هنگامی که مجبور می شوند باورهای قدیمی خود را کنار بگذارند از خود نشان دهند . وقتی افراد مجبورند این باور ها را کنار بگذارند حالات هیجانی منفی و دردناکی در آن ها به وجود می آید . باید به آنها یاد داده شود که چگونه این حالات هیجانی منفی و دردناک را تجربه کنند – بپذیرند و تحمل کنند .
در مرحله ی سوم درمانگر به سوال و جواب و تفسیر مسائل می پردازد و به درمانجویان کمک می کند تا تجربه های زندگی و عوامل ظهور باورهای غلط را مورد بررسی قرار دهند . هدف از مرحله ی آخر این است که تعداد باورهای غلط کاهش یابد و در مورد تجربه های زندگی نگرش های مثبت و صحیح تری به جای آن ها گذاشته شود . مثال های بالا نشان می دهند که اختراع روش های خاص CBT برای درمان اختلالات شخصیت هنوز فعالانه ادامه دارد . هنوز خیلی زود است که بتوانیم با اطمینان بگوییم که CBT روش مهم و موثری برای درمان اختلالات شخصیت است . اما تعدادی مطالعات کنترل شده نشان می دهند که CBT برای اختلالات شخصیت موثر تر از عدم درمان در گروه های کنترل است (گروه هایی که هیچ گونه روان درمانی یا دارو درمانی قرار نمی گیرند) . همچنین تاثیر آن ها تقریبا به اندازه ی تاثیر روان درمانی سایکودینامیک است . مطالعات اولیه نیز نشان می دهند که بعد از درمان شدن با CBT بید ۴۰ تا ۵۰ درصد درمانجویان بعد از ۱۵ تا ۲۴ ماه بهبود می یابند .

نوع خاصی از روان درمانی که در درمان افراد مبتلا به اختلالات شخصیت بسیار موفق بوده رفتاردرمانی دیالکتیک است . در این رویکرد از اصول روان درمانی مراجع – محور استفاده می شود و درمانجو به همان صورتی که هست مورد پذیرش قرار می گیرد اما در عین حال تلاش می شود تا او بفهمد که چقدر طرز تفکرش درباره ی دنیا و زندگی اشتباه است و اصول رویکردهای رفتاری – شناختی و مایندفولنس نیز به کارگرفته می شود . در نتیجه درمانگری که رویکرد رفتاردرمانی دیالکتیک دارد باید درمانجو را کاملا قبول داشته باشد تا بتواند بر اساس اعتماد متقابل یک گفتمان به وجود آورد و با او درباره ی مسائل گفت و گوی موفقیت آمیز داشته باشد .
رفتاردرمانی دیالکتیک عبارت است از آموزش مهارت به درمانجو تا بتواند از روش های فکری خود دباره ی دنیا آگاه شود – مشکلات را به نحو موثر حل کند – بر هیجانات خود کنترل داشته باشد و برای مقابله با مشکلات روش های جامعه پسندتری به دست آورد .
این روش در مورد افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی موفقیت خاصی داشته است و می تواند از خود آسیب رسانی – اقدام به خود کشی و بستری شدن افراد بکاهد . همچنین اگر با داروهای مناسب همراه شود آثار طولانی مدت به ویژه برای اختلال شخصیت مرزی خواهد داشت .

در تلاش برای درمان افراد مبتلا به اختلالات شخصیت از دارو زیاد استفاده می شود اما این دارو ها بیشتر برای از بین بردن سمپتوم های سایر اختلالات روانی کاموربید با اختلالات شخصیت هستند نه برای مقابله با سمپتوم های خود اختلالات شخصیت . به افرادی که علاوه بر اختلال شخصیت یک اختلال اضطرابی کاموربید (مثلا فوبیای اجتماعی یا اختلال وحشت زدگی) نیز دارند می توان آرام بخش هایی مثل بنزودیازپین تجویز کرد و به افرادی که علاوه بر اختلال شخصیت اختلال افسردگی عمده ی کاموربید دارند می توان آنتی دپرسانت هایی مثل باز دارنده های جذب مجدد سروتونین (پروزاک) داد . به افرادی که اختلال دوقطبی کاموربید دارند (که گاهی در اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت ضداجتماعی دیده می شود) لیتیوم کلراید (کلرید لیتیوم) داده می شود تا نوسانات خلقی ازبین برود و از رفتار ضداجتماعی آن ها کاسته شود .
داروهای آنتی پسیکوتیک (مثل ریسپریدون) نیز ممکن است در کاهش سمپتوم های اختلالات شخصیت موثر باشند . اخیرا داروهای آنتی پسیکوتیک آتیپیکال برای کاهش تکتنشگری – انکار و عدم پذیرش واقعیت – پرخاشگری – زود خشمی و انفجارهای خشم در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی به کار می رود .

درمانگرانی که رویکرد سایکودینامیک دارند اینسایت (بینش - بصیرت) را نوعی مکانیسم بسیار مهم می دانند که باید تغییر و افزایش داده شود زیرا اکثر افراد مبتلا به اختلالات شخصیت در ابتدا رفتار خود را مشکل نمی دانند . این رویکرد در درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که برای درمانگران چالش واقعی هستند اهمیت ویژه ای دارد . این افراد بسیار سوء استفاده چی هستند .
روانشناسانی که رویکرد سایکودینامیک دارند و برای درمان اختلالات شخصیت روش فعالانه تری پیش گرفته اند سعی می کنند رفتار سوء استفاده گرانه ی درمانجویان را در همان اوایل کار شناسایی و متوقف کنند . ego "من" یا نفس شکننده و ضعیف آن ها را نمایان سازند زیرا معمولا علت بسیاری از اختلالات شخصیت همین ego یا نفس شکننده و ضعیف است
روان درمانی مبتنی بر نظریه ی روابط شیئی همان نظریه ی روابط بین الاشخاصی سعی می کند ego ضعیف درمانجو را تقویت کند تا او بتواند بدون آنکه از یک دیدگاه افراطی به یک دیدگاه افراطی دیگر تغییر جهت دهد با مسائل برخورد کند . مثلا در اختلال شخصیت مرزی این نوع روان درمانی تلاش می کند به درمانجویان نشان دهد که چگونه از مکانیسم های دفاعی استفاده می کنند و نحوه قضاوت آن ها معمولا ساده انگارانه و سیاه و سفید است . و این حالت چگونه باعث می شود که آن ها در بین سیاه و سفید در نوسان باشند .
این نوع روان درمانی در مرحله ی بعد برای مقابله با مشکلات زندگی روش های سازگارانه تری به درمانجویان ارائه می دهد .
شواهد نشان می دهد که این رویکردها در سمپتوم های اختلالات شخصیت تاثیر مثبت می گذارند . بعضی مطالعات نشان داده اند که درمانجویان در طول روان درمانی بهبود های مهمی نشان می دهند و روان درمانی سایکودینامیک از نوع کوتاه مدت حداقل با روان درمانی شناختی – رفتاری به یک اندازه تاثیر گذار است .

نیاز به کمک دارید؟ دیگر تنها نیستید

چرا جذب یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید می شویم ؟

وقتی به ارتباط خودم با چنین افرادی فکر می کنم می بینم که همه آنها:
به من به عنوان فردی بد بین و فریبکار مشکوک بودند. گمان می کردند که من وفادار نیستم. در هر چه من انجام می دادم یا بیان می داشتم ، آثاری از تهدید یا توهین می یافتند.بنظر می رسید همواره کینه فردی را که آنها را تحقیر کرده است، در دل می پرورانند.
بدون هیچ دلیل آشکاری با خشم و ناراحتی و کناره جوئی از خود واکنش نشان می دهند.
جدای از ظاهر فیزیکی این افراد خیلی از اوقات ما جذب افرادی می شویم که شخصیتی اسرار آمیز و تودار دارند، کنجکاوی ما در رویارویی با آنها فعال می شود و گاهی اوقات وقتی ما متوجه می شویم که فرد محبوبمان فردی زخم خورده است به منظور کمک به او بیشتر جذب وی می شویم و در کنار او می مانیم .اگر جزء افرادی هستید که مدام جذب افرادی می شوید که پارانوئید دارند ،این سوال را از خود بپرسید: چرا من باید جذب چنین رابطه ای بشوم که در حیطه آن بایستی همواره دست به عصا راه بروم؟ چرا من نیاز دارم به مراقبت و حمایت از کسی بپردازم که اساسا غیر قابل پیش بینی ، فحاش و بد دهن است؟ آیا من در همان دوران کودکی آموخته ام که در زندگی نقش یک پرستار دلسوز را بازی کنم؟ آیا یکی از والدین من فردی فحاش ، بدبین ، منزوی ، الکلی و یا بی ثبات بوده است؟ اگر پاسخ به هر کدام از این پرسش ها مثبت بود ، به احتمال زیاد شما به این دلیل جذب این افراد شده اید که شخصیت و رفتار بیمار گونه او برایتان تا حدی آشناست ، به عبارتی شما در رابطه عاطفی خود تمایل دارید بطور مداوم شخص مقابل را از وفاداری خود مطمئن سازید .اگر شما از نظر شخصیتی به ایجاد چنین روابط ناخوشایندی عادت دارید ، زمان آن فرارسیده که برای رها شدن از نیاز مزمن به پرستاری از افراد دارای اختلال شخصیت ، از یک فرد متخصص کمک بگیرید. گاهی این افراد در بین جنگ و دعوا ها مدت کوتاهی معقول برخورد می کنند و ممکن است شما امیدوار شوید ، گاهی ممکن است هنگامی که همه اطرافیان بر علیه شما و محبوبتان صف آرایی کرده اند ، احساس خوشایند قدرت در شما شکل بگیرد و همین امر موجب تداوم رابطه شما با محبوب پارانوئیدیتان گردد.
بنا به هر عادتی که به دام رابطه با فرد پارانوئیدی افتاده اید بدانید متاسفانه رابطه با فرد پارانوئیدی رو به بهبودی نخواهد رفت و انتظاری جز این ، خلاف عقل سالم است.

با همسر مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید paranoid Personality Disorder چگونه رفتارکنیم؟

اگر متوجه شدید در چنین رابطه ای قرار دارید به سرعت آنرا ترک کنید. با توجه به این موضوع که ما قبول داریم شدت اختلال شخصیت پارانوئید در همه افراد مبتلا یکسان نیست و گاهی تصمیم به باقی ماندن در چنین رابطه ای سخت می شود، اگر تصمیم به ماندن در این رابطه را دارید ، حتی برای مدتی کوتاه، به منظور آنکه دچار صدمه جسمی و روانی نشوید، به توصیه های زیر توجه کنید:

تغییر زود هنگام رخ نخواهد داد .

مراقب امنیت جانی خود باشید.

بطور دوستانه اما قاطعانه از او بخواهید که مسئولیت پذیر باشد.

فیلم کوتاه درباره اختلال شخصیت پارانوئید paranoid Personality Disorder

فرد در شرح علائم خود عنوان کرد: «طی چند روز گذشته، چندین بار دچار حملات عصبی شده ام. به شدت ناامید و افسرده بوده ام. در اثر این علائم افکار خودکشی به مغزم هجوم آورده اند. حتی یک بار هنگام عصبانیت دلم می خواست کاردی در دسترس داشته باشم و در شکم خود فرو کنم. ظرف ها را شکستم و حرف های رکیک زدم.»

مشاوره آنلاین

ما در کنار شما هستیم

از ما بپرسید

پاسخ گوی شما هستیم

آزمون آنلاین

خود را بهتر بشناسید

(PPD) سوالات متداول در رابطه با اختلال شخصیت پارانوئید

روانشناس یا مشاور علائم و سابقه بیمار را از وی می پرسد. تست ها و معاینات دیگری نیز ممکن است نیاز باشد. مصاحبه شامل بررسی وضعیت کودکی، مدرسه، محل کار و روابط شخصی بیمار می شود. همچنین، نظر و پاسخ بیمار نسبت به یک شرایط فرضی پرسیده می شود. بر اساس مجموعه اطلاعات به دست آمده تشخیص بیماری داده شده و طرح درمان تدوین می شود.
به طور معمول، با افزایش سن شدت علائم اختلال بدگمانی کاهش می یابد. در بیشتر بیماران، علائم شدید این اختلال در دهه ۴۰ و ۵۰ عمر فرد کاهش می یابد.
اختلال شخصیت پارانوئید تاثیر زیادی در کیفیت زندگی فرد دارد و روابط فرد را با خانواده، دوستان و همکاران تحت تاثیر قرار می دهد.این اختلال خود را در رفتار خصمانه و خشن با دیگران نشان می دهد. در نتیجه، فرد به تدریج منزوی و افسرده می شود. نرخ خودکشی در بیماران هنوز مشخص نیست. اما می تواند در طول دوره بیماری و به دلیل وجود سایر اختلالات و عوارض بیماری ریسک آن افزایش می یابد.
هر فردی که عوامل زمینه ساز این اختلال را داشته باشد می تواند با این مشکل مواجه شود. میزان شیوع این اختلال در مطالعات مختلف از ۲ تا ۴ درصد کل افراد جامعه تخمین زده شده است. همچنین مطالعاتی نشان داده که این اختلال در افرادی که بستگان نزدیک مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی یا اختلال هذیانی دارند بیشتر مشاهده می شود؛ هر چند تعداد مردانی که با تشخیص این اختلال در آنها مواجه هستیم بیشتر است، امکان ابتلای زنان نیز کاملا محتمل است.
نظرات و پیشنهادات شما